اسکریپت
سلام:می خوام بگم ولی نمیتونم بگذارید بگم من(بذارین برم من).
یه روزصبح اومدم تو خیابون گشتم و گشتم هر چی گشتم ندیدم می خواسم ببینم ولی نگذاشتن که ببینم و اینو بگم که دیده میشد به ؟ظاهر پنهونش کردن.یه جورایی دست گذاشتن جلوی چشمات که چیزی نبینی ولی لای انگشتاش باز بود همه چی دیده میشد .القصه یه روز ظهر مهمون خونمون اومد آقا ما بدو کی ندو دویدمو دویدم تا به یه جایی رسیدم اگه گفتین کجا؟ رسیدم دم در قصابی(عمو قصاب باشی /بله/ من یه تیکه گوشت می خوام/باشه/اعلا می خوام/باشه/قصاب:بگو ببینم چند توکیسه داری؟10اوشلو)هرچی گوشت گذاشته بود تیکه تیکه برداشت چرا بر میداری .مگه کیلویی چند؟کیلویی30اوشلو.دیروزکه 10اوشلو بود.دیروز دیروز بود امروز امروزه.بابا تورم سیخی چند؟تنی چند؟ببین آقای عزیز محترم .با زبون شیره سرت میمالند